به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ اثر کتاب «افلاطون و موسیقی؛ تأثیر موسیقی در تربیت شهروند (با نگاهی بر دیالوگ قوانین)» با باور به اینکه موسیقی در اندیشه افلاطون دارای نقش تربیتی است، تلاش دارد تا عنصر یا عناصر مؤثر تربیتی در موسیقی از نظر افلاطون را فهم و چرایی اهمیت بسیار آن نزد وی را بیان کند.
پژوهشگر در این اثر هدف از انتخاب «دیالوگ قوانین» برای بررسی را، بهروز بودن این اثر تربیتی معرفی میکند و معتقد است نابترین و جدیدترین عقاید موسیقایی را که سویه واقعگرایانهتری از قبل دارند، در این اثر افلاطون میتوان یافت.
این کتاب مجموعاً از سه فصل تشکیل شده است. فصل اول با باور به اینکه آرا افلاطون، پیرامون موسیقی و هارمونی موجود در آن به نوعی متأثر از دیدگاه فیثاغورثیان است، بهطور مختصر به بررسی ارتباط موسیقی و ریاضیات در یونان باستان پرداخته و ضمن اشاره به پیشینه تاریخی پیوند موسیقی با زندگی مردم یونان، به دیدگاههای فیثاغورثیان دربارۀ موسیقی، ریاضیات و هارمونی و همچنین تأثیر آنها بر افلاطون اشاره میکند.
در فصل دوم، بهمنظور روشنشدن مفهوم تربیت، به بررسی دیدگاه و تعاریف چندگانه افلاطون از این مفهوم پرداخته و فصل سوم نیز به موضوع محوری کتاب، یعنی نقش موسیقی در تربیت شهروندان، در دیدگاه افلاطون اشاره کرده است.
پژوهشگر در این اثر اندک بودن بررسی موسیقی در اندیشه افلاطون در فضای دانشگاهی و فضای خارج از آن را یکی از دلایل نگارش این کتاب برمیشمارد و مطابق بررسی خود معتقد است، در نظام تربیتی افلاطون، کارکرد و عملکرد تربیتی موسیقی (در اینجا گروه کُر)، نشاندهنده این اعتقاد است که موسیقی زیبا و خوب میتواند متشکل از یک نمونه اخلاقی در تربیت شهروندان بهشمار آید و به واسطه هارمونی موجود در آن، شخصیت و نفس آنان را شکل ببخشد و بهسوی فضیلت رهنمون کند.
این کتاب در پایان بر اساس نظر افلاطون، نتیجه میگیرد که موسیقی صحیح و هارمونی موجود در آن، علاوه بر انتقال لذت صحیح به روان شنونده، شرایط حرکت بهسمت فضیلت و هماهنگی آن را فراهم میکند و منجر به پرورش آن در نفس شهروند میشود.
نظر شما